خداوند عند رفاقت است

فهرست مطالب

من با تو هستم و هرگز تنهایت نمی‌گذارم. قول می‌دهم… کافیست تو هم با من باشی.

داستان هم‌کلام و رفیق مرا شنیده‌ای؟برگزیدمش تا حرف‌هایم را بشنود: وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَىچشم‌هایش را می‌بست و حرف‌ها را با قلبش می‌شنید.تبسم شیرینی روی لب‌هایش می‌نشست و اشک شوق آهسته از چشمانش می‌چکید.

هر چه بیشتر می‌نشست و می‌شنید، تشنه‌تر و مشتاق‌تر می‌شد. گوش شنوایی مثل او کمیاب است. معمولاً بقیه این طور نیستند.اگر کاری از آن‌ها بخواهم، یا با ترس و لرز انجام می‌دهند و حرارت جهنم را حس می کنندیا مشتاق میوه‌های بهشتی و نهر عسل هستند.خودمانیم، برده‌اند و تاجرند. او این‌طور نبود.

زودتر از موعد به قرارِ ملاقات می‌آمد: وَ عَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضَىمی‌شود چنین رفیقی را رها کرد؟ نه!من از او با معرفت‌ترم. چشمه‌هایی از قدرتم را نشانش دادم.اوّل سخت بود باور کند ولی خیلی زود عادت کرد.فهمید «نشد» و «نداریم» برای من معنا ندارد.

او را پیش سرسخت‌ترین دشمن خود فرستادم.ابتدا می‌ترسید: قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَنْ یَفْرُطَ عَلَیْنَا أَوْ أَنْ یَطْغَىحق داشت. فرعون در کارنامه درخشانش از ظلم و عقوبت تا کفر و سرکشی همه را داشت.قول دادم که تنهایش نگذارم. گفتم من با تو هستم، قدم قدم با تو می‌آیم و همه ماجرا را می‌بینم و می‌شنوم: قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَىاما مراقب باش در یاد من سستی نکنی: وَلَا تَنِیَا فِی ذِکْرِیفریادها و رجزهای فرعون دلت را نلرزاند. تو با من باش.فرعون هر چه در چنته داشت، رو کرد. البته خوب فریب‌کاری کرد. با مشتی چوب‌دستی و عصا کاری کرد که همه فکر کردند حرکت می‌کند.

بین خودمان بماند، موسی هم کمی در دل خود ترسید: فَأَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَهً مُوسَىگفته‌ بودم تنهایش نمی‌گذارم.

من آخر رفاقتم.او را دلگرم کردم: قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّکَ أَنْتَ الْأَعْلَى بقیه‌ ماجرا را هم که شنیده‌ای.فقط می‌خواستم بگویم چگونه رفیقی هستم.موسی‌بودن خیلی سخت نیست.کافیست به من مؤمن باشی و حواست به کارهایت باشدقول می‌دهم آسیبی نبینی: وَمَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا یَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًابنده حرف گوش‌کن درمانده و حیران نمی‌شود: فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشْقَىسختی‌های امروز و دیروز و فردایت هم به خاطر روگردانی‌ات بوده: وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکًابه من دل بده تا صاحب شرافتی شوی که هیچ‌کجا پیدایش نخواهی کرد: یا من ذکره شرف للذاکرین

اگر می‌خواهی مثل موسی برای خودم برگزینمت، باید تو هم دلداده باشی و قلبت را با یاد من احیا کنی.گاهی اوقات به دیدارم بیا و با من حرف بزن

سحر، طلوع و غروب خورشید و حوالی روز

این اوقات را خیلی دوست دارماین مواقع بیشتر با من خلوت کنمرا تسبیح کن و به رحمتم امیدوار باش. راضی‌ خواهی شد.فَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَى

 به قلم امیرحسین آقایی پژوهشگر اندیشکده مطالعات حسینی مرکز تخصصی احیاء امر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
ورود

هنوز حساب کاربری ندارید؟

ایجاد حساب کاربری