کاش صدای آن مرد سبیل کلفت در صف پمپ بنزین را می‌شد خفه کرد!
همانی که ماشین باکلاس آمریکایی سوار بود. واژه‌هایش چه قدر نکبت‌بار است برای سگ هار. این همه واژه چرا چنگ و دندان را انتخاب کرد برای دفاع از وطنش؟ آخر تو که ماشین آمریکایی سواری چرا اینگونه از وطنت دفاع می‌کنی؟ مگر فحش دادن به آن ستمگر کودک‌کش و ابراز یک تنه حریف طلبیدن از آنان، با آسایش تو در تضاد نیست؟ چرا اینگونه از وطنت دفاع می‌کنی؟چرا ذره‌ای ترس در وجودت نیست؟ یعنی دفاع از خاک وطنت این قدر برایت ارزش دارد که حاضری با چنگ و دندان، یک‌تنه با اسرائیل بجنگی؟
اگر تو این گونه ابراز عشق به خاکت می‌کنی، جای تعجب نیست! چون مردی و از الزامات مردانگی شجاعت و دفاع از خاک وطن است.اما اگر زنی وسط گزارش خبری، موشک‌هایی در نزدیکی او اصابت کند و با اقتدار، صحبتش را ادامه دهد جای تعجب است. نیست؟ بله جای تعجب است، اگر آن زن، یک زن اسرائیلی یا آمریکایی باشد اما از یک شیرزن ایرانی هیچ جای تعجب نیست.
بانویی که یکی از ۸۵ میلیون ایرانی است. او نماینده ایران شد تا مقاومت مردم ایران را به جهانیان نشان دهد.کاش می‌شد واقعیت‌ها را پوشاند!کاش می‌شد وضعیت عادی زندگی مردم را از چشم آمریکای غاصب و سگ هارش پوشاند! کاش مثلا کمی خوشحال باشند که ایرانیان ترسیده‌اند و زندگی‌شان دچار خلل شده است. ایرانی جماعت در دستش الماس باشد، به او بگویند سنگ است، به حالش فرق نمی‌کند. چون خودش می‌داند که الماس شجاعت، مقاومت و امید میراث اجدادی اوست. بگذار سلمان‌فارسی‌ها، میرزا کوچک‌خان‌های جنگلی و کورش‌کبیرها ناشناخته بمانند!ایرانی ترس در دلش طنزی بیش نیست. طنزی خنده‌دار اما نه خنده‌دارتر از کاریکاتور ترامپ دیوانه و نتانیاهو بیچاره!
سجاد فیروزی پژوهشگر مرکز تخصصی احیاء امر دانشگاه امام صادق علیه‌السلام